محمد رضا محقق در مطلبی به بررسی فیلم سینمایی داوینچی کد پرداخت : دین و سینما؛سینمای دینی؛سینمای معناگرا؛مفاهیمی چالش برانگیز ناشی از تلاقی هنر مدرن قرن و ساحت اندیشه و فکر و تجربه دینی.
اما براستی رابطه میان دین و دینداران و سینما و سینماورزان در طول تاریخ سینما از فراز و فرودها و افت و خیزهای فراوانی برخوردار بوده و گاه تبدیل به مسیری سنگلاخ شده است.
در حقیقت رابطهی موجود و مستمر بین «دین» و سینما در گذر تاریخ امری است سهل و ممتنع. بسیارند کسانی که هنوز با تمسک به حقارت حقیقت سینما منکر نزدیکی آن به دین به مثابه مجموعهای از اصول، فروع، مفاهیم وترکیبهای ویژه و خاص هستند. چه، ناتوانی ذاتی سینما از نظرگاه این کسان مانعی دائم العمر و غیر قابل اغماض است. حتی در زمانهی ما نیز هستند کسانی که نفس تصویر بخشی به دین و توابع آن را امری محال دانسته و دشمنان سر سختی برای فیلمهای به اصطلاح دینی محسوب میشوند. و از آنجا که دین و توابع آن امری گسترده و نامحدود (در تمام ادیان) دانسته میشود، ماحصل چیزی نیست جز انکار و خرده گیری به عموم فیلمهای سینمایی و در نهایت خرده گیری به سینمای در حال حیات آن گونه که هست. سینما اما بی توجه به چنین رویکردهایی حتی در درجات پایینتر، همراهی همیشگی خود را با دین هیچگاه از دست نداده و بی توجه به نقد، شکوه و نالهی مخالفان، در تقویت این همراهی نیز همت والایی داشته است. جالب آنکه میل سینما و سینماورزان نیز بر عیان سازی و تأکید چنین ارتباطی شکل گرفته است و از بیان تصویری آن نیز هیچ باکی ندارند. پیگیری نمود وضعیت فوق از ابتدای حیات سینما تا حال حاضر مؤید مناسبی بر آن است.
فیلمهای کوتاه ابتدای حیات سینما روایتگر لحظاتی هستند که در شناخت چگونگی این رابطه بسیار حائز اهمیتاند. این فیلمها عمدتاً به سراغ لحظاتی رفتهاند که به لحاظ دینی و البته مذهبی، شناخته شده، مطلوب و بیچون و چرا هستند. نمونهاش را میتوان در فیلمی مشاهده کرد که در زمانی بسیار کوتاه تنها روایتگر صحنهای از مراسم شام آخر عیسی مسیح است و نیز بسیاری از مشابهانش که با تکیه بر اموری این چنینی از دین استفادهای بردهاند تنها در راستای تثبیت و تضمین بقای خود. اقبال مخاطبان باعث شد روند ساخت فیلمهای این چنینی در مدت زمان کوتاهی افزون شده و در مقابل طیف مخاطب آنها نیز شکل جدیدی به خود بگیرد. مخالفان و منتقدان که خود جزئی از همین مخاطبان محسوب میشدند نیز در اشکال جدید عکسالعملهای جدیدی انجام دادند تا سینما و فیلمهای سینمایی را چنان کنند که باید باشد. ابتدا گروهکهای متعصب و سپس جوامع معتبری چون گروه شایستگی[1] در صف آرایی جدید در مقابل سینما قد علم کردند و پس از چندی توانستند با توسل به نفوذ خود در گسترهی جامعه قوانینی را در جهت کنترل سینما وضع کنند. رویارویی سینما و فیلمهای دینی در سالهای بعد شگل گستردهتری به خود میگیرد و حساسیتها نیز علاوه بر مفاهیم مستقیم دینی نیز به دیگر زمینهها سرایت میکند. چرا که گستردگی سینما باعث شده بود مخاطبان انبوه به سالنهای سینما روی آورند و روند تأثیر پذیری مخاطبان از فیلمها افزایش یافته بود. در همین چارچوب معترضانی پیدا میشوند که به صحنههایی در فیلم تولد یک ملت[2] (1915) ایراد گرفته و از جهات مذهبی سعی در حذف آن داشتند. چنین تقابل و رویاییای در سالهای بعد شکل متعادلتری به خود گرفت. پس از تثبیت قدرت روزافزون سینما و یکه تازی آن در عرصه هنر و رسانه نه تنها اعتراض معترضان و منتقدان بی نتیجه میماند بلکه جسارت فیمهای سینمایی روز به روز بیشتر میشد و همین امر نقطهی قوتی شد بر رونق روزافزون آثار دین محور در سینمای امریکا و جهان.
فیلمهای دینی از معدود فیلمهایی هستند که در گذر زمان و در مسیر پیش روی خویش علاوه بر حفظ سیر ارتقایی همواره از اقبال مخاطبان سود بردهاند. اگر گونههای وسترن و موزیکال اکنون دیگر به رونق دهههای چهل و پنجاه نیست و جای خود را فیلمهای علمی تخیلی و ملودرام دادهاند و اگر کمدی رمانتیکهای کنونی ناامید کنندهتر از اسلاف خود در سالهای طلایی هالیوود است[3]، فیلمهای دینی هنوز هم آنگونه ساخته و اکران میشوند که در سالهای قبل. هنوز مخاطبان ثابت و گستردهی خود را دارد و هنوز توجهات مضاعفی را حتی در خارج از حوزهی سینما به خود جلب میکنند. این خصوصیت امروزه حتی در تطبیق با ویژگیهای زمانه چنان شکلی شگفت انگیز به خود گرفته است. اگر در سالهای گذشته سرآمدان فیلمهای دینی نمونههایی همچون ده فرمان[4] (1956) و بن هور[5] (1959) بود اکنون فیلمهایی همچون مصائب مسیح[6] (2004) و رمز داوینچی[7] (2005) جای آنها را گرفتهاند. اگر ده فرمان و بن هور در زمان خودشان توانستند با تکیه بر روایات پذیرفته شدهی مذهبی با استفاده از اقبال عامه مخاطبان صدای معترضان را خاموش کنند اینک خود فیلمهای تبدیل به صدای معترضی شدهاند که اصول دینی و مذهبی را مورد تشکیک قرار میدهند. با اینکه شکل و طیف انواع معترضان نیز در سالهای اخیر متفاوت شده است اما باید پذیرفت اگر در سالهای ابتدایی حیات سینما تنها شاهدی بر مستندوارهی شام آخر بودیم اکنون باید بعد از تماشای رمز داوینچی به حافظهی تاریخی خویش با تردید بنگریم.
اکنون اگر اعتراض روا یا ناروایی هم در مورد چگونگی فیلمهای دینی وجود داشته باشد در مقابل قدرت مسحور کننده فیلمها، آمار فزایندهی مخاطبان و تکثر نمونهای این فیلمها نه تنها بی اثر است بلکه مانند گذشته بر اقبال عمومی مذکور می افزاید.
[1] - گروهی متشکل از نمایندگان مذهبی مسیحیت که با وظیفهی تبلیغ فعالیت میکنند.
[2] - تولد یک ملت به کارگردانی دی. دابلیو. گریفیث پدر دستور زبان سینما در امریکا و جهان
[3] - - به عنوان نمونه میتوان از دو فیلم سابرینا (1954) و تعطیلات رمی (1953) نام برد که در زمان خود (وحتی حال حاضر) از اعتبار شایانی برخوردار بودند).
[4] - به کارگردانی سیسیل ب. دمیل
[5] - به کارگردانی ویلیام وایلر
[6] - به کارگردانی مل گیبسون
[7] - به کاگردانی ران هاوارد